خانم وزیر خارجه، دُم خروس را باور کنیم

 

 ویا قسم حضرت عباس را؟

 

وزیر خارجهء پیشین ِمسلح ترین دولت جهان، از دخالت های ضد تاریخی کشور مطبوع خود در امور داخلی ایران اظهار پشیمانی کرد و اظهار نمود که دولت مطبوعش از این دخالت ها درس عبرت گرفته است و دولت مطبوعش دیگر این نوع دخالت های «بشردوستانه» در ایران نخواهد داشت! ایشان نیز همچون خود شما قسم حضرت عباس می خورد که مدافع حداقل های حقوق بشر و دموکراسی در ایران و سراسر جهان هستند. همین امروز خود شما اعتراف می کنید که با توجه به فجایع تاریخی که دخالت های دولت مطبوع شما در اوضاع ایران ببار آورده است، بخشی از رهبران جنبش سبز از شما خاضعانه تقاضا کردند که از ایشان و این جنبش حمایت نفرمائید. حال شما می فرمائید که اشتباه کرده اید که در کار ما در درانداختن آزادی و دموکراسی دخالت نفرموده اید و تهدید می فرمائید که در صورت بُروز و اوجگیری مجدد جنبش اعتراضی در ایران، اینبار هر کاری دلتان بخواهد (چه کارتان مورد خواست مردم باشد و چه نباشد) خواهید کرد. بنازم به این همه درک از دموکراسی آنهم از طرف خانم وزیر خارجهء مسلح ترین دولت جهان! 

 

چه جالب، خانم وزیر خارجه، شما از یک سو می گوئید خواهان دموکراسی و آزادی هستید و از طرف دیگر به مردم ایران می گوئید که اگر در احقاق حق خود بر حاکمیت مذهبی ایران بشورند، در خلاء قدرتی که ایجاد می شود به ایران حمله خواهید کرد. پیام شما برای هر بچه دبستانی ایرانی دُم خروسی است که از گوشهء قبایتان بیرون می زند. چه شما مردم را تهدید می کنید که در صورت اقدام جدی بر علیه رژیم مذهبی باید منتظر بمب های آمریکائی باشند! اما از نظر من این دُم خروس شما اصلا اتفاقی نیست که بیرون زده است. از قرار خیلی هم آگاهانه است و چراغ سبزی به مزدوران ِبا شناسنامهء ایرانیتان می باشد. چه شما وزیر خارجهء «جمهوری» تا بُن دندان مسلحی هستید که رئیس و مرئوسینش هرگز با ملل ستمدیدهء جهان نبوده و نمی باشد. من تردیدی تدارم که شما با در نظر گرفتن منافع کشور مطبوع خود، ما بین یک آلترناتیو ِآلترنانت و دموکرات و لائیک و نظام ظلم حاکم بر ایران، بی تردید جناح نظامی جمهوری اسلامی را رقیب خود و جناح غیر نظامی سرمایه داری انگلی «جمهوری اسلامی ایران» را متحد خود می بینید. من شکی ندارم که در صورتی که جنبش جوان مردم سراسر ایران برود تا نظمی نوین در ایران دراندازد، با توجه به آنچه خود می گوئید، تنها برای حفظ منافع غیر متعارف خود در سراسر ایران و منطقه و به بهانهء ماجراجوئی های بخش نظامی این نظام ظلم ِدر حال خداحافظی در ایران؛ که دیری ست دیگر نه جمهوری ست و نه اسلامی؛ به ایران لشگر کشی خواهید کرد و با ایجاد یک فاجعهء انسانی، خون و خونریزی خواهید نمود.

 

اما چه باک که با هر حمله ای به ایران قبل از هر چیز و هر کس ایرانیان شالودهء مهاجمین را درهم پیچیده اند و قل از هر چیز، تمامی نظام های ارزشی مهاجمین را دگرگون کرده اند. مهاجمین را چنان ایرانی کرده اند که ملیت و هویت خویش را نیز فراموش کرده اند! بر مهاجمین آینده نیز همان خواهد رفت که بر مهاجمین گذشته رفته است، دنیائی از ندامت و پشیمانی. حملهء به ایران و مقاومت جوان مردم تحصیلکرده و متخصص ایرانی در همه جا؛ چه در مناطق اشغال شده بوسیلهء جمهوری اسلامی و چه در مناطق اشغال شده بوسیلهء نیروهای خارجی؛ و هر جائی به شکل خود، در دوران نوین ارتباطات جهانی، درسی به روز برای عبور از ساختار کنونی جهان و در انداختن طرحی نوین در منطقه و در سراسر جهان خواهد بود. جوانان این میهن، در مناطق تحت اشغال «جمهوری اسلامی»، همچون گذشته، با مبارزهء مدنی، به جهانیان درس صلح و مقاومت خواهند داد. در مناطق تحت اشغال نیروهای خارجی، همین جوانان همچون اجدادشان به جهانیان درس جنگ انقلابی پارتیزانی خواهند داد. حتی اگر این جنگ ها هشتاد سال نیز بطول بینجامد چه باک؟ جنگ فلات پهناور ایران که باعث خواهد گردید تا در کوتاه مدت همانطور که از ویتنام با پُل هوائی به آنسوی اقیانوس کبیر فرار کردید، چنان ماشین نظامی شما و متحدین شما را درهم خواهیم شکست که از ایران و منطقه به انسوی اقیانوس بگریزید و دیگر هرگز بازنگردید. با در نظر گرفتن ابعاد فاجعهء حمله با سلاح های «متعارف»! به تاسیسات هسته ای ایران، مردم در اثر پخش مواد رادیوآکتیو با یک فاجهء زیست محیطی روبرو خواهند شد و نه یک جنگ «متعارف» ِاز قرار خیلی هم بشر دوستانه!  خانم وزیر خارجه، ابعاد حقوقی و قضائی این فاجعه تنها دامن حاکمین ماجراجوی ایران را نخواهد گرفت. خانم وزیر خارجه تردیدی نیست که شخص شما، بمثابه نخستین سبز کنندهء چراغ این حمله و دیگر دست اندر کاران حملهء به ایران، در فردای این تجاوز فاجعه آمیز، به دادگاه کشیده خواهید شد. 

 

قضا و قدر الهی چنین است، در همه کتاب ها هم پیش بینی شده است که این جوان نسل های آگاه سراسر ایران، چه حمله کنید و چه حمله نکنید، قدرت را از حاکمیت قرون وسطائی سرمایه داری بومی در ایران، باز پس خواهند گرفت. آیا برای همه بهتر نخواهد بود تا شما و دیگر اربابان سرمایه در آنطرف اقیانوس ها، یکبار برای همیشه از موضع ژاندارم بین المللی پائین بیائید و حق ملل جهان در حاکمیت مستقیم بر سرنوشت خویش را بپذیرید؟ آیا بهتر نیست یکبار برای همیشه بفهمید جوان مردمی که با هر نوع ولایت فقیه بر سفیه، تکلیف خود را روشن کرده اند، قیمومت ناوگان پنجم شما را نیز بطریق اولی نخواهند پذیرفت؟ آیا بهتر نیست با عدم دخالت در امر استقرار دموکراسی در ایران، یکبار دیگر سیاست خارجی خود را رسوای خاص و عام نسازید؟ آیا بهتر نیست با تهدید مردم ایران به حملهء نظامی و ایجاد ترس از حملهء نظامی در اثر این فعالیت های مدنی! یکبار دیگر بیاری بخش نظامی جمهوری اسلامی؛ در توجیه سرکوب مبارزات دموکراتیک مردم؛ نشتابید؟ آیا بشریت فراموش خواهد کرد که شما با ایجاد این جنگ خانمانسوز تلفات جوانان مردم ایران برای کسب آزادی جاوید در این فلات پهناور را بیشتر و بیشتر خواهید نمود؟   

 

جواد قاسم آبادی، پاریس، هفدهم آبانماه هزار و سه صد و نود

 

javad.ghassemabadi@no-log.org